کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم، در نگاه اول با جلد سادهی نارنجی رنگش و جملهی کمی عجیب چگونه از تنهایی لذت ببریم، نظرتان را به خود مشغول میکند؛ که آیا مگر تنهایی هم آموزش میخواهد. اما باید بگویم، فارغ از تنهایی و کلمهاش، لذت بردن از تنهایی و تبدیلش به رشد و آگاهی، خلاقیت و خودشناسی و گذراندن شاد و لذت بخشش، آموختن میخواهد. و با ورق زدن کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم، در خواهید یافت که تنهایی لذت بخش، همان تکهی گمشدهی پازل زندگیمان است که بر جلد کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم، نقش بسته و در قالب مطالب عالی کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم، پیدایش خواهیم کرد!!
سارا میتلند، نویسندهی کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم، نویسندهی بریتانیایی، متولد 1950 است. از او کتابهایی چون: (دختر اورشلیم) برندهی جایزهی ادبی سامرست موام هم به چاپ رسیدهاست. سارا میتلند بیش از بیست سال است که تنها، در خلوتترین بخش منطقهای بسیارکمجمعیت در اسکاتلند، زندگی میکند. در جایی که هست، نه تنها تلفن آنتن نمیدهد بلکه نزدیکترین سوپر مارکت از خانهاش، سی کیلومتر دور است!! خودش میگوید: عاشق این زندگی است و در طول روز، یک نفر را هم نمیبیند. به نظرم، وقتی چنین کسی، تا این حد مرموز، کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم را مینویسد، برای ما راهی جز خواندنش، باقی نمیگذارد.
کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم را کمی با هم ورق بزنیم....
کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم را ورق که میزنیم، فهرستش با عناوینی جذاب، میخکوبمان میکند. عناوینی چون: تنها بودن در قرن بیست و یکم، به خلسه برو، سازگاری با طبیعت، به طبیعت نظر کن، خلاقیت، آزادی، ارتباط با ماوراء، چشم در چشم ترس و... همین ها کافی است که متوجه شویم با کتابی عجیب و جذاب که کاملا روانشناسانه، تنهایی را به ما میآموزد و ما را به سمت خودآگاهی، خودشناسی، شادی و موفقیت بیشتر میبرد، رو به هستیم. موقعیتهایی چون: تلخی از دست دادن عزیز که باید به تنهایی از پس تجربهاش برآییم، میخواهید کاری پراهمیت را که به خلاقیت و تنهایی نیاز دارد، با نتیجه ای فوق العاده تمام کنید، ناگهان از جمع و هیاهو خسته شدهاید و میخواهید تنها به عمق طبیعتی بکر، پناه ببرید و یا از معاشرت با افراد پیرامونتان، شاد نیستید و ... این ها و هزاران مورد دیگر، تنهایی را میطلبد، اما نه تنهایی خسته کننده.. بلکه تنهایی سرشار از لذت، شادی، شوق و شکوفایی... اینکه بخواهیم رها و آزاد باشیم و در اسارت هیچ قانون و شرایط و تسلطی از جانب دیگری نباشیم؛ یعنی تنهایی را برگزیدهایم و باید بیاموزیمش. چیزی که بیش از هر مورد دیگر در تنهایی موج می زند، سکوت است؛ سکوتی که روح را به پرواز درمی آورد؛ سیرابش میکند و خلاقیت را گسترش میدهد. ساکت بودن باعث عمیق تر زندگی کردن و عمقی تر حس کردن همه ی ابعاد زندگی است...
خلاصهای از کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم...
موضوع اینجاست که تنهایی برای ما وحشتناک است؛ در جهان استقلال و تحسین فردیت، از تنهایی میترسیم! ولی باید بگویم که خطر تنهایی برای همهی ما وجود دارد و ما آن را بارها دیدهایم؛ در واقع ما در میان جمعیم اما، زندگی تک نفره است. گسترده کردن هرروزهی ارتباط و شبکههای اجتماعی، راه درروهایی سطحی و بی فایدهاند. هرس کردن ارتباطات باعث میشود، افراد هم فرکانس تر را بیابیم و به جای تعدد افراد اطرافمان، تنها با کسانی مرتبط باشیم که با آنها شادیم.. پس بهتر است تا دیر نشده، تنهایی و لذت از آن را در کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم، بیاموزیم و به فرار از تنهایی، پایان دهیم. سارا میتلند در هرفصل که عنوانی جذاب دارد، ما را به تنهایی، علاقهمندتر میکند و سپس تمرینهایی به ما میدهد تا تنهایی جذابی را تجربه کنیم. در آغاز کلام از ما میخواهد که در چشمان ترس از تنهایی زل بزنیم و با این ترس مواجه شویم؛ برای غلبه بر آن از ما میخواهد بیفرافکنی تنهایی را بشناسیم و به حسهایی که از آن میگیریم، متوجه باشیم. کتاب از ما میخواهد، قدمهای کوچک برداریم و امنیت، باهوشتر شدن، خلاقتر گشتن و افزایش انرژی و شادابتر شدن را در تنهاییهای کوتاه مدت در شروع کار، بچشیم. بعد میتوانیم، قدمهای بلندتری برداریم و کارهایی که عاشقشان هستیم و تفریحاتی که جمعی انجام میدادیم، این بار تنهایی تجربه کنیم. در تنهایی میتوان به دنیای خلسه و تخیل فعال پا نهاد؛ دنیایی آرام و عاری از اضطراب و سرشار از عرفان، خودشناسی و رشد؛ میتوانید در خلسه خود را ببینید و خود را بررسی کنید، کاری که یونگ در تنهایی کرد و ناخودآگاهش به کمکش شتافت. التیام، نشاط، افزایش هوش، خلاقیت و هجوم ایدههای ناب از اثرات این تمرین میباشد.
کتاب میگوید طبیعت را در تنهایی نگاه کن و تنهایی نابت را رقم بزن و با طبیعت یکی شو. تنهایی با دوست داشتن طبیعت مرتبط است. ما جدا از طبیعت نیستیم و اگر با طبیعت یکی شویم، قدرت و انرژیش در ما جریان مییابد. صداهای طبیعت ما را آرام میکنند. بسیاری از هنرمندان و نویسندگان، تنهایی را برای رسیدن به خلاقیت، الزامی دانستهاند؛ نظیر: کافکا، ویلیام وردزورث، جرجیا اوکیف و... مثلا ورنر هایزنبرگ، به دلیل بیماری، تنها شد و پس از سالها تلاش بینتیجه، سرانجام در تنهایی، به خلاقانهترین نظریهی فیزیک( نظریهی قطعیت) رسید. تنهایی شما را به دنیای دعا و مناجاتهای جادویی میبرد و رها از خشمها، مهربان، آرام و نرمتان خواهدکرد. تنهایی با طبیعت، شما را الهام بخش و پر از ایدههای نو میکند. تنهایی، شما را به سوی خداشناسی و خودشناسی میبرد و باعث توسعهی فردیتان میگردد. میتوانید برای تمرین تنهایی: کارهای خانه را تنها و در سکوت انجام دهید و به عمق خود نگاه کنید یا در تنهایی بیاموزید و شعری یا آنچه دوست دارید را حفظ کنید؛ سکوت یوگا را تجربه کنید؛ کتابهایی از سفرهای ماجراجویانهی تک نفره بخوانید و ماجراجویی تک نفرهی خود را راه بیاندازید! و تمرینهای دیگری که در کتاب، با توضیح کامل موجود است. درون گرایی و کم حرفی، ارزشهای زیادی دارد و یکی از آنها، خودسازی و اصلاح خود است.
کتاب از تنهایی لذت ببریم را نشر هنوز با ترجمهی سما قرایی منتشر کرده؛ آن را از کتابفروشیها، شهرکتابها و آنلاین شاپها بخرید. اگر زندگی شلوغی دارید، به توصیهی کتاب، جهان تنهاییتان را، جایی در درونتان، بسازید و هرگز فراموش نکنید که تنهایی را به فرزندانتان بیاموزید؛ تا زمانی که از تنهایی لذت نبرید، از ارتباطها و ازدواج هم لذت نخواهید برد. ارتباطهای پر مشکل، ناشی از تنهایی پرمشکل است که شما چون از آن لذت نمیبرید، سریع با فردی، هرچند نامناسب پرش میکنید..
کتاب چگونه رنج بکشیم اثر همیلتون، با متنی روان و دلپذیر و سرشار از نکته زیبا و تأثیرگذار رنج را در زندگی انسان جدی میگیرد. بسیاری از افراد در مواجه با رنج و ناراحتی احساس میکنند که کسی وجود ندارد که رنجی بیشتر از آنها داشته باشد در صورتی که در اینگونه مواقع افرادی که آنها را دلداری میدهند ممکن است غم و غصه و مشکلات بیشتری داشته باشد چون اگر مشتقات و غصههای بیشتری نداشت هیچوقت نمیتوانست کلمات آرامبخش و تسکیندهنده را بر زبان جاری کند. کتاب چگونه رنج بکشیم به افراد کمک می کند تا زندگی رضایتبخشتری داشته باشند که در زیر بیشتر به معرفی این کتاب می پردازیم.
انسان هر چقدر هم غرق در ثروت و تجملات باشد و دوستان خوب داشته باشد ولی باز مشکلات و رنجهایی نظیر درد عشق، درد از دست دادن عزیزان و درد ناامیدی را چشیده است و بهترین راه حل، تحمل کردن رنج و ادامه دادن زندگی به بهترین شیوهی ممکن است. در کتاب چگونه رنج بکشیم اثر کریستوفر همیلتون، استاد فلسفه دین در دانشگاه لندن، راهکاری متفاوت ارائه شده است. در این کتاب به راهکارهایی برای پذیرفتن رنجهایی نظیر خانواده، عشق، مرگ و بیماری مطرح میکند تا به کمک این راه کارها نسبت به شرایط خود نگرش متفاوتی داشته باشیم. این نویسندهی توانا، با پرداختن به نمونههای از تاریخ، ادبیات و علم نشان میدهد که چطور بتوانیم رنج را منبع ارزشمندی از روشنفکری بدانیم و به هستیمان شکل ببخشیم.
در کتاب چگونه رنج بکشیم متنی زیبا پیش روی خوانندگانی است که رنج را در زندگی جدی میگیرند. در این کتاب در مورد رنجهایی نظیر رنج خانواده، مرگ، عشق، بیماری نکتههای پر مفهوم و معناداری بیان شده است. مضمون اصلی کتاب همیلتون به آیهی «لقد خلقنا الانسان فی کبد»؛ «حقا که آدمی را در رنج آفریدیم» اشاره میکند. راه فراری برای این رنجها در زندگی وجود ندارد. همیلتون میکوشد تا به جای فرار از این رنجها، راههای مواجه درست با آنها را به ما نشان دهد.
در این کتاب هدف کم کردن میزان رنج نیست بلکه کنار آمدن و ساختن با رنج است. همیلتون این کتاب را فلسفه درمانی یا فلسفه به عنوان شیوهای از زندگی توصیف میکند و به مواردی همچون عطش تخیل و تهی بودن زندگی میپردازد.
در مورد عطش تخیل چون انسان همیشه تشنۀ به دست آوردن است و همیشه دوست دارد بیشتر به دست بیاورد و همیشه به دنبال به دست آوردن چیزهای جدید و متفاوت است. افلاطون در این مورد انسان را شبیه به یک سطل که ته آن سوراخ است و هر چه داخل آن بریزیم از ته بیرون میریزد و چیزی داخل آن نمی ماند توصیف کرده است. همیلتون برای توصیف تهی بودن زندگی، به گفته پاسکال استناد کرده و گفته است همه انسانها کم و بیش بیقراریم و دنبال چیزهایی میگردیم که با آن زندگی خود را پرکنیم به گفتهی پاسکال، انسانها به این دلیل احساس بدبختی میکنند که نمیتوانند در یک اتاق تنها آرام بگیرند.
انسانها همیشه میکوشند تا حواس خود را با چیزی پرت کنند تا خود را از شر احساس تهی بودن زندگی رها کنند و به دلیل اینکه از چیزهایی که داریم زود خسته میشویم و اشتیاق خود را نسبت به آن ها از دست میدهیم همواره سعی میکنیم به دنبال تازگی و چیزهای جدید برویم که اشتیاق به تازگی از بنیادی ترین نیازهای انسان است.
همیلتون در کتاب چگونه رنج بکشیم از نوشتهی مشهور آلبر کامو مینویسد که گفته است انسان میتواند به هر چیزی عادت کند. این جمله آلبر کامو تا حدودی جمله درستی است اما خلاف آن نیز وجود دارد که انسان میتواند نسبت به چیزهایی که قبلاً احساس خوشایندی داشته است خسته شود؛ و به همین دلیل است که انسان امروزی بیشتر به دنبال مصرفگرایی و مد است و در دنیای امروزه این مقوله نقش مهمی را در زندگی بشر دارد. افراد به دلیل نیاز بسیاری از چیزها را خریداری نمیکنند بلکه به این دلیل آنها را خریداری میکنند تا جایگزین چیزهای قدیمی که خستهکننده شدهاند شود.
همیلتون در مورد خانواده مینویسد: همه افراد دوست دارند که خانواده مکانی برای آرامش و امنیت باشد و در این مأوا انسان پرورش یابد که همیشه اینگونه نیست و خانواده از این آرزو دور است، خانواده اغلب میتواند صحنه خشونت و درگیری باشد و بیشتر اتفاقاتی که در محیط خانواده اتفاق میافتد میتواند آنقدر دردناک باشد که تا آخر عمر از آسیب روانی آن در امان نباشیم. در بحث رنج در خانواده یاد جملهی رمان آناکارنینا که میگوید همهی خانوادههای خوشبخت شبیه هم هستند؛ اما هر خانواده بدبختی به شیوهی خودش بدبخت است میافتیم.
همیلتون در کتاب چگونه رنج بکشیم، از هر نویسندهای که حرفی درخور موضوع خود داشته جمعآوری کرده و کتابش را با فرمول، به هر چمنی رسیدی گلی بچین و برو نوشته است و آشنایی با نظر نویسندگان متفاوت و آشنایی خوانندگان با این نظرها در واقع هدف اصلی این کتاب است.
از مهمترین پیشنهادات همیلتون برای مهار رنج در کتاب چگونه رنج بکشیم انجام دادن بهترین کار در موقعیت بد است. طبقه گفته دوروتی رو؛ روان کاو استرالیایی او در کودکی خاطرات بدی از خواهرش داشته است و به همین دلیل کوشیده است تا این خاطرات و تأثیرات بد را با کم کردن ارتباطش با خواهرش کاهش دهد و او این شیوه را نوعی جداسازی و گونهای از بخشودن تلقی میکند.
از دیگر پیشنهادات همیلتون دعوت به نگاه علمی است. نگاه علمی به بدیهای انسان در پی علتها است و هنگامی پای علت به میان میآید رفتارهای بد و زنندهی دیگران با ما چیزی بیش از معلول نیست. اندیشیدن به این شیوه که رنجها گریزناپذیر هستند نوعی پیشرفت و حتی گامی به سوی روابط صلح آمیز است.
خرید کتاب چگونه رنج بکشیم با ارسال رایگان