کتاب نیمه تاریک وجود در نگاه نخست با نامِ بلند آوازهی دبی فورد و عنوان عجیبش ما را به سمت خود میکشاند. فهرستِ کتاب نیمه تاریک وجود با عناوینِ جذابی چون: (به یاد آوردن خود)، (خود را از نو تعبیر کن) و... شما را وسوسه میکند. در یک کلام به شما بگویم نیمه تاریک وجود، اثری شگفت انگیز است؛ خواندن و انجام تمرین هایش، زندگیتان را به کلی تغییر خواهد داد؛ شما را از اسارتهای درونی آزاد خواهد کرد و باعثِ تعادلِ روانی شما میشود. همهی ما بخشی در درونمان داریم به نامه سایه که همان بخشی است که روابط ما را سیاه میکند؛ روحمان را نابود میکند و ما را با شکست مواجه خواهد کرد و در واقع جنبهی درونیِ ماست که از دیگران پناه میکنیم چون، ترس داریم که در صورت آشکار کردنش دیگر موردِ قبول نباشیم... نیمهی تاریک مدام به شما می گوید: آنقدرها که باید خوب، زیبا، درست، باهوش و... نیستید و عیبهایتان را همیشه گوشزد میکند و ما بیشتر مواقع اینها را باور میکنیم. در کتاب نیمه تاریک وجود، با سایهی خود آشنا می شویم و به او دستِ دوستی میدهیم..
دبی فورد نویسندهی کتاب نیمه تاریک وجود است. دبی فورد، نویسنده، سخنران و معلم بزرگ و شناخته شدهی آمریکایی است. او کارگاههای آموزشی برگزار میکند و به انسانها در شناختِ سایهی خود و کنار آمدن با طلاق یاری می رساند. او مدرک خود را در روانشناسی گرفت و خدماتِ زیادی در زمینه ی روانشناسی و معنویت انجام داد. او زندگیِ بسیاری از مردم جهان را با کتاب هایش متحول کرده است. او آموزه هایِ بودا را بسیار دوست داشت و کتاب هایش نقل قول های زیادی از بودا دارد. نیل دونالد، دبی فورد را پیشگویِ جدید و استادِ معاصر می نامد. کتابهای دبی فورد به خودشناسی و تغییرِ زندگی کمکِ فراوانی میکنند.
کتاب نیمه تاریک وجود، از ما میخواهد به جایِ واهمه و نگرانی، بخش های سیاهِ درونی را بیرون بکشیم؛ با آنها دوست شویم و آنها را با تمام وجود به عنوانِ جزئی از خودمان قبول کنیم؛ ما برای پیروزی و آرامش به همهی بخش هایِ خوبُ بد و زشتُ زیبایمان نیاز داریم. در سایه وجودیمان اعجازی نهفته است که تا به آن نفوذ نکنیم، نخواهیم دید؛ ما اسارت های زیادی داریم: همیشه در تلاشیم خود را خوب جلوه دهیم، همیشه در بندِ نظراتِ دیگرانیم، برای تأیید گرفتن میجنگیم... ما اسیریم؛ اسیرِ همهی اینها و تا زمانی که سایه را بی ترس به همه نشان ندهیم، طعمِ واقعیِ آزادی را نخواهیم چشید؛ ما احساساتِ بسیاری را در سرکوب نگاه داشته ایم و همین احساساتِ سرکوب شده در مواقعِ بحرانی زندگی، به اغراق در میآیند و باعثِ آسیب به خود یا دیگری می شوند. ما باید این احساساتِ سرکوب شده ای که در سایه قرار دارند را بشناسیم و به آنها آگاه شویم. تنها با شناختنِ سایه، خود را خواهیم شناخت. شناختِ سایه ما را از فرافکنی ها و قضاوت ها نجات می دهد و نه تنها به صلح با خود بلکه به صلح با آدمها و دنیا در میآییم و صاحبِ آرامشی عجیب خواهیم گشت...
در کتاب نیمه تاریک وجود، می خوانید که پس از آشتی با سایه: آزاد، رها و راحت خواهید شد، دیگر نیازی نیست بیشترِ وقت و انرژیِ خود را صرفِ اثباتِ خود، تعریف از خود، دفاع از خود و تظاهر کنید؛ دیگر مدام دروغ نمیگویید که اشتباهاتِ خود را مخفی نگاه دارید و... و از این پس آزادانه تصمیم میگیرید و بدون توجه به نظرِ دیگران و تنها با باورِ خود عمل می کنید و انرژیِ درونیتان را صرفِ رسیدن به خواسته هایتان خواهید نمود. شادی، سرزندگی، آرامش و قدرتی که بعد از این خواهید یافت، قابلِ تصور نیست؛ دست از قضاوتِ خود بر خواهید داشت؛ در رابطه با دیگران هم با درکِ بیشتری رفتار میکنید، می پذیرید که آن ها هم مثلِ شما در درونشان تاریکی هایی دارند، کمتر قضاوتشان می کنید و مدام عیب هایتان را فرافکنی نخواهید کرد. آشتی با سایه، دنیایی از صلح و آرامش در اطرافتان خواهد ساخت و از رنج هایتان کاسته خواهد شد. زخمهایِ قدیمی درمان می شوند و شما آسوده خواهید گشت.
همهی خصوصیاتی که بد میدانیم و از دیگران مخفی می کنیم نظیر: دروغگوی، ضعیفی، حسادت، حساسیت، خساست و... در سایه است اما در کنار اینها جنبههای روشن، استعدادها و تواناییهای ما هم در سایه قرار دارند. ما با پنهان کردنِ به عمدِ سیاهی ها، جنبه های مثبت خود را نیز از دست میدهیم. بهتر است واقعیتِ خود را ببینید، با آن رو به رو شوید، این همان چیزی است که شما را به اوج می رساند، استعدادهایتان را شکوفا و زندگیتان را سرشار از پیروزی می کند. قسمتهای سیاهی که با رنجِ بسیاری سعی در مخفی کردنش دارید، در حقیقت آنقدرها هم که تصور می کنید پنهان نمی ماند و درست جایی که انتظارش را ندارید، بیرون می آید و همه آن را خواهند دید. سایه شما را در زندان اگرها، اماها و ای کاش ها می اندازد. چقدر زشتم، ای کاش چشمانِ زیباتری داشتم... کاش بلند قدتر بودم، اگر باهوش تر بودم واین چرخه تا ابد ادامه خواهد داشت اگر سایه را بیرون نکشید. نفیِ سایه، زندگیِ عذاب آوری برای شما خواهد ساخت؛ روشنایی را از شما دور و زندگیتان را تاریک خواهد کرد. مثلا شما همیشه صفتِ ضعیف بودنتان را مخفی کرده اید و ترسیده اید کسی آن را ببیند. خب ضعف را از سایه بیرون بکشید، بگذارید همه آن را ببینند، به هر حال هرکس عیب هایی دارد.. حالا به قدرت هایِ خود بیاندیشید، حتما لحظاتِ زیادی را پر قدرت گذرانده اید؛ حال آن ها را بهتر می بینید... بعد از دیدنِ سایه، دیگر سفیدِ محض یا سیاهِ تیره برایتان نامفهوم است و هر چیز یا هرکس را ترکیبی از خوب و بد خواهید دید و همین باعث میشود از این به بعد، چیزی را با دلیلِ سیاهی، به اعماق فرو نبرید و سرکوب نکنید یا در آنچه سفید می پندارید، مبالغه نکنید؛ این تعادل و هماهنگی است که آرامشِ روحی را در پی دارد.
از جذاب ترین بخش هایِ کتاب، تمرین هایی است که دبی فورد برای شما ارائه می دهد تا بخش هایِ سیاه خود را بیرون بکشید. اینکه هم از ایرادها می گوید و هم راهِ حل می دهد، بسیار جذاب است. تمرین ها آنقدر جالب هستند و نتایج شگفت انگیزِ آنها آنقدر راه گشاست که برای انجامشان، نمیتوانید صبر کنید. آشتی با سایه نه تنها رابطهی شما با خودتان بلکه رابطهی شما با دنیا و آدم ها را بهبود میبخشد و اصلاح می کند؛ شگفت انگیز است اما هر آنچه در شما هست در دیگران و هر چیز در دیگران است، در شما هم موجود است! خب... کمی گیج کننده است اما واقعیت دارد. هرچه در دیگری آزارتان می دهد، در شما نیز وجود دارد و آن چیزی که در دیگری تحسینِ شما را در پی دارد، در شما نیز هست. کتاب چنان این موضوع را برای شما باز می کند که گویا در مدتی کوتاه تمام رنجش هایتان از دیگران محو می شود و رابطه هایتان اصلاح می گردد. شما بزرگ، باشکوه و پر از جاذبه هستید، فقط کافی است که کتاب نیمه تاریک وجود را بخوانید و تمرین هایش را انجام دهید تا شکوه خود را زیر خاکها بیرون بکشید...
شما در کتاب با خودِ واقعیتان مواجه می شوید و این مواجه شدن شاید ابتدا سخت باشد اما در نهایت شیرین و آرامش بخش است. کتاب با آوردن داستانهایی، با زبانی ساده، روان و به دور از هر پیچیدگی، سایه و روانِ ما را برایمان باز می کند؛ مثال می آورد و قدم به قدم ما را در شناختِ سایه یاری می کند، تمرین می دهد تا ما آنچه آموخته ایم را در عمل به کار گیریم. خواندنِ تجربه های زندگیِ خودِ دبی فورد، از زبانِ خودش و با بیانِ تأثیرگذارش، بسیار خواندنی است. دبی فورد در گذر از یک مرحلهی سخت از زندگی این کتاب را می نویسد و همین باعث الهام بخشیِ کتاب نیمه تاریک وجود است. دبی فورد در این کتاب ما را به سفری هیجان انگیز به درون خود می برد، افکار و درونیاتش را برایمان باز میکند و سایهی خود را نشانِ ما میدهد و این جسارت را در ما ایجاد می کند که ما هم به اعماقِ وجودمان، به دقت نگاه کنیم، بر خاطرات و تجربیاتمان دست بکشیم و یکی یکی سایهها را بیرون بیاوریم تا تبدیل به نورِ زندگیمان گردند. در هر فصل، ساده و روان مرحلهای از سایه آموزش داده می شود، دبی فورد از تجربیاتش می گوید و در نهایت تمرینهای هر فصل ما را با خودمان آشتی می دهند و ما با دنیا، کائنات، خود و همهی موجودات هماهنگ، یکپارچه و در صلح خواهیم شد... دبی فورد قدم به قدم مراحل مختلف سایه را به ما میآموزد...
در کتاب نیمه تاریک وجود یاد می گیریم چگونه حتی سایه های بسیار عمیق را آشکار کنیم. برخی از سایه ها در جایی پنهانند که دسترسی به آنجا چندان آسان نیست اما اینجا فرافکنی به کمک ما میآید تا چیزی را که امکان داشت هیچگاه نبینیم، بیابیم. شما در حالتی دفاعی، بخشهای منفیِ خود را به دیگران نسبت می دهید، همان ها، همان منفی ها، بخش های بسیار مهمی از سایهی شما را آشکار میکنند. در بازیِ آشتی با سایه هر لحظه غافلگیر می شوید و بُعدی از خود را می بینید و دیگران را هم، همانطور که هستند و خارج از فرافکنی ها خواهید شناخت. با عبارت هایی که به زبان می آوریم؛ با گفتنِ می دانم ها.. اینکه سعی داریم به دیگران بفهمانیم، همه چیز را می دانیم یا بلدیم و باورِ این ها، کم کم این دروغ ها را باور خواهیم کرد و به دنبالِ هیچ تغییری نخواهیم رفت اما زمانی که این پرده ها را کنار بزنیم، سیاهی ها را ببینیم و از آنها نترسیم، گنج های زیرِ خاک هم بیرون می آیند و ما در کنار همهی نقص ها، بزرگی و شکوهِ خود را نیز خواهیم دید. دبی فورد با آوردنِ مثال از آدمهای معمولی ما را در پرده برداری از سایه کمک می کند؛ شاید با شخصیت های داستانهای کتاب نیمه تاریک وجود، همذات پنداری کنیم و در شخصِ داستان خودمان را بیابیم.
سخن آخر در کتاب نیمه تاریک وجود...
کتاب نیمه تاریک وجود، شما را در مقابلِ یک آیینه قرار میدهد! شما را با سوالاتی عجیب مواجه میکند؛ حالتهایِ مختلف شما را جلوی خودتان نمایان میگرداند و در نهایت، نورُ تاریکی و طلا و سیاهی را همزمان جلویِ چشمان شما قرار میدهد. شما دیگر نیازی به پنهان کاری ندارید؛ شما شفاف و زلال هستید و زندگیتان هر روز نوری جدید بر شما میتاباند. وقتی سایه را با تمرینها دیدید، نوبت به آن میرسد که صاحبش شوید و دربارهی رفتارهایتان از خود سوال کنید. شاید برای قبول کردن بعضی خصوصیات راحت تر باشید و پذیرشِ برخی برایِ شما سختتر باشد اما در نهایت این، خودِ شما هستید. با پذیرشِ تمام و کمالِ سایه، اولین چیزی که نصیبتان میشود، خاموش شدنِ گفتگوهایِ مغزی شماست آرامِ خیال؛ شاید این همهی چیزی باشد که ما در نتیجهی هر تلاشی منتظرش هستیم. عشق به خود تأثیر بعدیِ این پذیرش است و دوست داشتنِ خود، آغازِ تغییرِ روابط و جهانِ پیرامون است؛ حال نوبت به ترمیمِ خود میرسد و ساختن خود از نو.. اگر به خود رسیدگی نکنید و بر دردها مرهم نگذارید، آینده، استعدادها، توان و انرژی شما در زندگیِ گذشته بر باد میرود؛ خوب نگاه کنید و قسمتهایی که از گذشته دوست نداشتید، سرکوب کردید و پایین فرستادید را بیابید، آشکار کنید و بر آنها مرهم بگذارید. آرام آرام به نقطهای خواهید رسید که مسئولیتِ همهی آنچه در حالِ حاضر هستید را میپذیرید و برای تغییرش، نقطهی رجوع خودتان خواهید شد.. این کاری است که کتاب نیمه تاریک وجود با شما میکند؛ اکنون دیگر زمان آن رسیده که با تمامِ نیرویِ روحتان برخیزید و شکوفا شوید، از شکوفایی نترسید..کتاب نیمه تاریک وجود همهی اینها را در ده فصل، به شما میآموزد و در پایان کتاب، شما کسی که شروع به خواندن کردید، نخواهید بود.
در دنیای ادبیات کتابهای بسیاری وجود دارند که با خواندن آنها حسهای زیادی در شما بیدار خواهند شد و شما خود را به شخصیتهای کلیدی آن کتابها نزدیک حس خواهید کرد. کتاب تصرف عدوانی یکی از کتابهایی است که در این دسته جای میگیرد. در این مقاله قصد داریم کتاب تصرف عدوانی را به شما عزیزان معرفی کنیم و هر آنچه را که در رابطه با این کتاب برای ما جالب بوده به شما نیز انتقال دهیم و این کتاب را به عنوان یکی از برترین کتابهای معاصر در باب عشق معرفی کنیم. همراه ما باشید تا اطلاعاتی را مانند نویسنده کتاب تصرف عدوانی، دلایل محبوبیت این کتاب، خلاصه کتاب تصرف عدوانی و هر آنچه که در رابطه با این کتاب گفته شده است بدانید و در انتها تصمیم بگیرید که این کتاب میتواند مناسب روحیات شما باشد و زندگی جدیدی را به شما هدیه دهد یا خیر. همراه ما باشید در نقد و بررسی رمان تصرف عدوانی.
لنا آندرشون یا لنا اندرسون روزنامه نگار و نویسندهای سوئدی است که به ما ایرانیان با کتاب محبوب تصرف عدوانی معرفی شده است. اندرشون در سال 1970 و در استکهلم سوئد به دنیا آمد و در رشته روزنامه نگاری مشغول به تحصیل شد و در زمینه فلسفه نیز مطالعاتی داشته است. در سال 2013 به دلیل نگارش رمان تصرف عدوانی برنده جایزه ادبی سونسکا داگبلادت سال 2013 شد و در همان سال توانست جایزه ادبی آگوست را که یکی از معتبرترین جوایز ادبیات سوئد میباشد به خود اختصاص دهد و از آن پس شهرت جهانی یافت. اندرشون پیش از چاپ کتاب تصرف عدوانی چندین کتاب با نامهای بازی نهایی، داستان اردکها و عدم مسئولیت شخصی را به چاپ رسانده است. سعید مقدم که یکی از بهترین مترجمان زبان سوئدی است و در هرگوتنبرگ سکونت دارد، ترجمه کتاب تصرف عدوانی را به عهده داشته است و در نشر مرکز این کتاب را به چاپ رسانیده است. کتاب تصرف عدوانی در ایران در سال 1395 به چاپ رسید و تا به حال چندین بار در چاپ آن تجدید نظر شده است. اگر آن سالها را به خاطر داشته باشید، نام کتاب تصرف عدوانی در همه کتاب فروشیها به چشم میخورد و احتمالاً افراد زیادی این کتاب را خوانده باشند.
روی جلد کتاب نوشته: (داستانی در رابطه با عشق) اما این نوشته قدر حقیقت دارد؟ تا کتاب را نخوانید متوجه نخواهید شد که این کتاب تنها داستانی در باب عشق نیست و شما میتوانید بسیاری از احساسات انسانی مانند شرم، خشم، امید و خود انکاری را در این کتاب ببینید. در کتاب تصرف عدوانی شخصیت قهرمان و یا شخصیت ضعیف نداریم و این یکی از دلایلی است که این کتاب را به یک شاهکار تبدیل کرده است چرا که در نسل ما و عصر معاصر کمتر کسی میتواند در تمام جنبههای زندگی قهرمان باشد تا بتواند با شخصیتهای کتاب همزاد پنداری داشته باشد. در این کتاب ما همراه با گفتگویهای درونی زنی با نام استر هستیم؛ استر نیلسون همانند یک زن امروزی در تمامی جنبههای زندگی خود موفق است و به عنوان یک زن مستقل در رابطهای قرار گرفته، استر به کنکاش مسائل فلسفی و تجزیه و تحلیل رفتار افراد مختلف علاقه زیادی دارد. در همان اوایل داستان تصرف عدوانی میخوانیم که استر به مهمانی یک هنرمند به نام هوگه دعوت میشود و در این مهمانی تشابهات بسیاری را میان خود و هوگو مییابد که این افکار موجب بیرون آمدن استر از رابطه قبلیاش میشود، در عین حال هوگو که یک مستند ساز قهار است به استر احساساتی پیدا میکند. در ادامهٔ داستان با اشتباهات استر و برداشتهای غلط او از رابطهاش با هوگو همراه میشویم و میبینیم که چه طور زندگی زیسته افراد به روی تجربیات آنها و رفتار افراد در روابطشان تاثیر میگذارد.
اولین مسئلهای که با شنیدن نام کتاب تصرف عدوانی به ذهن میرسد چیست؟ شاید شما هم به معنی این عبارت و دلیل نامگذاری یک کتاب با یک عنوان حقوقی فکر کرده باشید. تصرف عدوانی به معنای آسیب رساندن و خدشه وارد کردن به اموال یک فرد دیگر، و در حالی که آن اموال به ما تعلق ندارند میباشد. کتاب تصرف عدوانی نام خود را از یکی از بندهای قانون مدنی سوئد وام گرفته است. اما این قانون چه ربطی به محتویات کتاب دارد؟ در طول کتاب همواره میبینیم که رفتار و سخنان هوگو چه طور نور امید را در قلب استر روشن میکند و به او اجازه نمیدهد که رابطهای مسموم و بیمار گونه را ترک کند؛ و با شخصیت مسموم خود چگونه هر بحران را به یک فاجعه تبدیل میسازد و در نتیجه به روح و قلب استر آسیب می زند و روان او را خدشه دار میکند.
رمان تصرف عدوانی از نظر نویسندگان و مشاهیر بسیاری نقد شده است. به عنوان مثال در روزنامه گاردین میخوانید: عشقی فریبنده، اشتیاقی شرم آور، خودفریبی... این داستان سرگرم کننده به طرز دردناکی آشناست.
و یا: متأسفانه، بیشتر زنان این داستان را زندگی کردهاند. گرچه تعداد اندکی به این خوبی آن را بازگو نمودهاند. مهیج و کاملاً هوشیارانه. عبارتی است که لیونل شریر در وصف این کتاب نوشته است.
در کتاب تصرف عدوانی ما همواره با استر همراه میشویم تا ببینیم که چگونه رفتار افرادی که در زندگی ما حضور دارند میتواند بر رفتار ما تاثیر بگذارد؛ هر چقدر که ما خود را فردی مستقل از دیگران بدانیم بالاخره در جایی گرفتار این خطای شناختی خواهیم شد و با آن که می دانیم حضور داشتن در یک شرایط درست نیست همراه در آن جا باقی بمانیم و راهی برای خروج خود نجوییم. در این کتاب با این تفکر که کلمات فقط کلمه نیستند و در روح و روان همه افراد تأثیر میگذارند مواجه خواهیم شد و میبینیم که در گفت و گوهایی که صورت نمیگیرند چه بر سر طرف مقابل میآید. در این کتاب شما هرگز نمیتوانید هیچ کدام از شخصیتها را محاکمه کنید و بابت رفتارهایی که انجام میدهند از آنها خرده بگیرید چرا که شرایط آنها از ضعف شخصیتی نیست و تنها به دلیل علاقه و احساسات مسموم در آن شرایط قرار گرفتهاند. کتاب تصرف عدوانی را تهیه کنید تا چند روزی را همراه با استر و هوگو از غوغای این جهان فارغ شوید.
در دنیای ادبیات کتابهای بسیاری وجود دارند که با خواندن آنها حسهای زیادی در شما بیدار خواهند شد و شما خود را به شخصیتهای کلیدی آن کتابها نزدیک حس خواهید کرد. کتاب تصرف عدوانی یکی از کتابهایی است که در این دسته جای میگیرد. در این مقاله قصد داریم کتاب تصرف عدوانی را به شما عزیزان معرفی کنیم و هر آنچه را که در رابطه با این کتاب برای ما جالب بوده به شما نیز انتقال دهیم و این کتاب را به عنوان یکی از برترین کتابهای معاصر در باب عشق معرفی کنیم. همراه ما باشید تا اطلاعاتی را مانند نویسنده کتاب تصرف عدوانی، دلایل محبوبیت این کتاب، خلاصه کتاب تصرف عدوانی و هر آنچه که در رابطه با این کتاب گفته شده است بدانید و در انتها تصمیم بگیرید که این کتاب میتواند مناسب روحیات شما باشد و زندگی جدیدی را به شما هدیه دهد یا خیر. همراه ما باشید در نقد و بررسی رمان تصرف عدوانی.
لنا آندرشون یا لنا اندرسون روزنامه نگار و نویسندهای سوئدی است که به ما ایرانیان با کتاب محبوب تصرف عدوانی معرفی شده است. اندرشون در سال 1970 و در استکهلم سوئد به دنیا آمد و در رشته روزنامه نگاری مشغول به تحصیل شد و در زمینه فلسفه نیز مطالعاتی داشته است. در سال 2013 به دلیل نگارش رمان تصرف عدوانی برنده جایزه ادبی سونسکا داگبلادت سال 2013 شد و در همان سال توانست جایزه ادبی آگوست را که یکی از معتبرترین جوایز ادبیات سوئد میباشد به خود اختصاص دهد و از آن پس شهرت جهانی یافت. اندرشون پیش از چاپ کتاب تصرف عدوانی چندین کتاب با نامهای بازی نهایی، داستان اردکها و عدم مسئولیت شخصی را به چاپ رسانده است. سعید مقدم که یکی از بهترین مترجمان زبان سوئدی است و در هرگوتنبرگ سکونت دارد، ترجمه کتاب تصرف عدوانی را به عهده داشته است و در نشر مرکز این کتاب را به چاپ رسانیده است. کتاب تصرف عدوانی در ایران در سال 1395 به چاپ رسید و تا به حال چندین بار در چاپ آن تجدید نظر شده است. اگر آن سالها را به خاطر داشته باشید، نام کتاب تصرف عدوانی در همه کتاب فروشیها به چشم میخورد و احتمالاً افراد زیادی این کتاب را خوانده باشند.
روی جلد کتاب نوشته: (داستانی در رابطه با عشق) اما این نوشته قدر حقیقت دارد؟ تا کتاب را نخوانید متوجه نخواهید شد که این کتاب تنها داستانی در باب عشق نیست و شما میتوانید بسیاری از احساسات انسانی مانند شرم، خشم، امید و خود انکاری را در این کتاب ببینید. در کتاب تصرف عدوانی شخصیت قهرمان و یا شخصیت ضعیف نداریم و این یکی از دلایلی است که این کتاب را به یک شاهکار تبدیل کرده است چرا که در نسل ما و عصر معاصر کمتر کسی میتواند در تمام جنبههای زندگی قهرمان باشد تا بتواند با شخصیتهای کتاب همزاد پنداری داشته باشد. در این کتاب ما همراه با گفتگویهای درونی زنی با نام استر هستیم؛ استر نیلسون همانند یک زن امروزی در تمامی جنبههای زندگی خود موفق است و به عنوان یک زن مستقل در رابطهای قرار گرفته، استر به کنکاش مسائل فلسفی و تجزیه و تحلیل رفتار افراد مختلف علاقه زیادی دارد. در همان اوایل داستان تصرف عدوانی میخوانیم که استر به مهمانی یک هنرمند به نام هوگه دعوت میشود و در این مهمانی تشابهات بسیاری را میان خود و هوگو مییابد که این افکار موجب بیرون آمدن استر از رابطه قبلیاش میشود، در عین حال هوگو که یک مستند ساز قهار است به استر احساساتی پیدا میکند. در ادامهٔ داستان با اشتباهات استر و برداشتهای غلط او از رابطهاش با هوگو همراه میشویم و میبینیم که چه طور زندگی زیسته افراد به روی تجربیات آنها و رفتار افراد در روابطشان تاثیر میگذارد.
اولین مسئلهای که با شنیدن نام کتاب تصرف عدوانی به ذهن میرسد چیست؟ شاید شما هم به معنی این عبارت و دلیل نامگذاری یک کتاب با یک عنوان حقوقی فکر کرده باشید. تصرف عدوانی به معنای آسیب رساندن و خدشه وارد کردن به اموال یک فرد دیگر، و در حالی که آن اموال به ما تعلق ندارند میباشد. کتاب تصرف عدوانی نام خود را از یکی از بندهای قانون مدنی سوئد وام گرفته است. اما این قانون چه ربطی به محتویات کتاب دارد؟ در طول کتاب همواره میبینیم که رفتار و سخنان هوگو چه طور نور امید را در قلب استر روشن میکند و به او اجازه نمیدهد که رابطهای مسموم و بیمار گونه را ترک کند؛ و با شخصیت مسموم خود چگونه هر بحران را به یک فاجعه تبدیل میسازد و در نتیجه به روح و قلب استر آسیب می زند و روان او را خدشه دار میکند.
رمان تصرف عدوانی از نظر نویسندگان و مشاهیر بسیاری نقد شده است. به عنوان مثال در روزنامه گاردین میخوانید: عشقی فریبنده، اشتیاقی شرم آور، خودفریبی... این داستان سرگرم کننده به طرز دردناکی آشناست.
و یا: متأسفانه، بیشتر زنان این داستان را زندگی کردهاند. گرچه تعداد اندکی به این خوبی آن را بازگو نمودهاند. مهیج و کاملاً هوشیارانه. عبارتی است که لیونل شریر در وصف این کتاب نوشته است.
در کتاب تصرف عدوانی ما همواره با استر همراه میشویم تا ببینیم که چگونه رفتار افرادی که در زندگی ما حضور دارند میتواند بر رفتار ما تاثیر بگذارد؛ هر چقدر که ما خود را فردی مستقل از دیگران بدانیم بالاخره در جایی گرفتار این خطای شناختی خواهیم شد و با آن که می دانیم حضور داشتن در یک شرایط درست نیست همراه در آن جا باقی بمانیم و راهی برای خروج خود نجوییم. در این کتاب با این تفکر که کلمات فقط کلمه نیستند و در روح و روان همه افراد تأثیر میگذارند مواجه خواهیم شد و میبینیم که در گفت و گوهایی که صورت نمیگیرند چه بر سر طرف مقابل میآید. در این کتاب شما هرگز نمیتوانید هیچ کدام از شخصیتها را محاکمه کنید و بابت رفتارهایی که انجام میدهند از آنها خرده بگیرید چرا که شرایط آنها از ضعف شخصیتی نیست و تنها به دلیل علاقه و احساسات مسموم در آن شرایط قرار گرفتهاند. کتاب تصرف عدوانی را تهیه کنید تا چند روزی را همراه با استر و هوگو از غوغای این جهان فارغ شوید.
کتاب «جای خالی سلوچ» نیز یکی از هزاران کتاب در میان آثار فاخر ادبیات ایران است که باید آن را در لیست کتابهایی که باید پیش از مرگ خواند قرار دهید. این کتاب از برترین آثار فارسی است؛ به هزاران دلیل که در این مقاله خواهید خواند. ما در اینجا از اهمیت کتاب «جای خالی سلوچ» برای شما میگوییم و کارنامهی محمود دولتآبادی و کتاب «جای خالی سلوچ» را معرفی میکنیم. پس از خواندن این مقاله شما همهی آنچه را که لازم است در رابطه با کتاب «جای خالی سلوچ» خواهید دانست و بیشک اقدام به خرید این کتاب و خواندن آن خواهید کرد. کتابهایی که در ادبیات ما وجود دارند هر کدام دارای ویژگیهای منحصر به خود هستند و با هر کتاب میتوان دریچه را رو به سوی زندگیهای دیگر گشود و در داستانها همراه با شخصیتهای کلیدی این کتابها زندگی کرد. در بررسی کتاب «جای خالی سلوچ» نوشتهی محمود دولتآبادی همراه ما باشید.
محمود دولتآبادی نویسندهی پرآوازه و مشهور فارسیزبان در سال 1319 و در مرداد ماه چشم به جهان گشود. این نویسندهی مشهور در دولتآباد سبزوار چشم به جهان گشوده است. دولتآبادی فقط رمان ننوشته؛ تا به حال چندین نمایشنامه و فیلمنامه نیز به رشتهی تحریر درآورده است. در سال 1338 دولتآبادی به تهران مهاجرت کرد و در کلاسهای بازیگری و تئاتر ثبتنام کرد و در تئاتر نیز ایفای نقش داشته است. در میان آثار برگزیدهی ادبیات ایران شما چندین اثر را از محمود دولتآبادی خواهید دید. معروفترین اثر وی که به عنوان طولانیترین رمان ایرانی نیز از آن یاد میشود کتاب «کلیدر» است. کتاب «کلیدر» در ده جلد و سه هزار صفحه نوشته شده است. محمود دولتآبادی را به عنوان یکی از پیشگامان نگارش رمانهای طولانی میدانند و به عقیدهی علیمحمد افغانی نویسندهی کرمانشاهی، دولتآبادی احیاکنندهی ادبیات بومی است. محمود دولتآبادی علاوه بر اینکه نویسنده است اصلاحطلب نیز هست و همواره فعالیتهای سیاسی داشته است؛ دولتآبادی پیش از انقلاب 57 چندین بار به زندانهای ساواک افتاده بود. کتابهای محمود دولتآبادی به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، هندی، ایتالیایی، عربی و کردی نیز ترجمه شدهاند و این نویسندهی بزرگ در کشورهای خارجی نیز طرفداران خود را دارد. دولتآبادی جوایز بسیاری را از جمله نشان شوالیهی هنر و ادب فرانسه، لوح زرین بیست سال داستاننویسی و مَن بوکر را برنده شده است. کتاب «جای خالی سلوچ» یکی از کتابهایی است که محمود دولتآبادی در این سالها نوشته است؛ برای آشنایی با این رمان در ادامه نیز همراه ما باشید.
یک روز صبح مرگان از خواب برمیخیزد و سلوچ را رفته مییابد. مرگان، سلوچ، هاجر، ابروا و عباس در زمینج با عنوان یک خانواده زندگی میکنند. عباس بزرگترین پسر خانواده است و به قماربازی علاقه دارد، ابروا عشق پدر و پسری کاری است، هاجر نیز دختر کوچک خانواده و همدم مرگان است. اما مرگان شخصیت اصلی داستان است و همانطور که دولتآبادی در نوشتهی پشت جلد گفته است قصد دارد بیان کند که زنان نیز همانند مردان در مشکلات و سختیهای زندگی میجنگند و تمامی مصائب زندگی را تاب میآورند و پابهپای دیگران وقتی که لازم بشود با فردایی مبهم رودررو میشوند، تنها با این تفاوت که این رفتارها زیبایی بیشتری را در خود به همراه دارند. در کتاب «جای خالی سلوچ» ما با خانوادهی چهارنفری مرگان در غیاب سلوچ و با مصائب و دشواریهایی که این خانواده باید پشت سر بگذارند همراه میشویم؛ از یکشبه پیر شدن عباس و فروش سهم خدا زمین گرفته تا ازدواج هاجر و پیشنهادهای بیشرمانهای که به مرگان میشود. در کتاب «جای خالی سلوچ» میتوانید چهرهی زشت فقر را ببینید و در غیاب پدر خانواده تلاشهای مرگان را برای سالم و سرپا نگه داشتن خانوادهاش تا زمان بازگشت سلوچ خواهید دید و درد و رنج آنها را با تمام وجود لمس خواهید کرد.
نقد کتاب «جای خالی سلوچ»
همانطور که گفتیم کتاب «جای خالی سلوچ» از برگزیدهترین آثار محمود دولتآبادی است چراکه در این کتاب دولتآبادی بیشتر به مرگان و رنج و دردی که تحمل میکند پرداخته است و خواهیم دید که چگونه مرگان همچون شیرزنی گلیم زندگی خودش و بچههایش را از آب بیرون میکشد. رمان «جای خالی سلوچ» با ظرافت و صرف وقت بسیاری نوشته شده است و به گفتهی خود دولتآبادی طرح اصلی این رمان در 4 سال حبس او در زندانهای ساواک پرورده شده و تنها در 70 روز و پس از خروج از زندان نوشته شده است. در تمامی صحنههای کتاب شما شاهد آن هستید که دولتآبادی بهدقت و با ظرافت هرچه تمامتر شخصیتها و وقایع را توصیف کرده است به گونهای که انگار در تمامی آنها حضور دارید و میتوانید با تمامی شخصیتها بالاخص مرگان همزادپنداری داشته باشید. در این رمان بهشدت شاهد افکار و تفکرات مردسالارانه خواهید بود و میبینید که پس از ناپدید شدن سلوچ همهی مردان داستان میخواهند برای مرگان و دخترش سرپناهی ایجاد کنند اما مرگان با استفاده از فکر خود و باوری که به قدرتهایش دارد چنین اجازهای را به کسی حتی دو پسر خود نمیدهد.
همچنین در کتاب «جای خالی سلوچ» همواره میبینیم که فقر از دری وارد میشود، ایمان از در دیگر خارج میشود. چرا که تمامی شخصیتهای این رمان ادعای باخدا بودن دارند اما زمانی که بحث پول پیش میآید تنها به فکر منافع خود هستند.
ناشران زیادی اقدام به چاپ کتاب «جای خالی سلوچ» کردهاند و نمونههای مختلف این کتاب در بازارها دیده میشود اما معتبرترین آنها مربوط به نشر چشمه است. برخی از فروشگاههای آنلاین کتاب، رمان «جای خالی سلوچ» را با امضای خود محمود دولتآبادی به فروش میرسانند و میتوانید این کتاب را با قیمتی مناسب از تمامی فروشگاهها خریداری کنید. همچنین میتوانید کتابهای محمود دولتآبادی را در خارج از کشور نیز از سایت آمازون و یا کتابفروشیهای معتبر تهیه کنید، چراکه همانطور که دیدید کتابهای محمود دولتآبادی به زبانهای بسیاری ترجمه شدهاند و در سراسر جهان شناختهشده هستند.
دان دلیلو نویسنده برجسته آمریکایی، کتاب برفک را به رشته تحریر درآورده است. کتاب برفک یکی از کتابهای تاثیر گذار ادبی کشور آمریکا به شمار میرود. این رمان بر اساس نظر منتقدان، یکی از نمادها، آثار و کتابهای ادبی در سبک پست مدرن محسوب میگردد. یکی از برجسته ترین و مشهورترین نویسندگان بعد از دوران جنگ کشور آمریکا، دان دلیلو میباشد که از او به عنوان یکی از رماننویسان مهم و مطرح ادبیات پسا مدرن یاد میشود. کتاب برفک شرح مواجههیک استاد دانشگاه به همراه خانواده خود با فناوریهای تازه گسترش یافته و مصرف گرایی در دوران دهه هشتاد میباشد که زمینه ساز ایجاد نوعی تردید، ترس، ناامیدی و هراس در اثر این جریانات میشود.
دان دلیلو نویسنده کتاب برفک، جوایز بسیاری را در کشور آمریکا کسب نموده است. رمان برفک در فهرست مجله تایم به عنوان یکی از رمانهای با ارزش و برتر در فاصله سالهای 1923 تا 2005 قرار گرفته است. گاردین این اثر را در فهرست کتابهایی که تا قبل از مرگ باید آنها را خواند قرار داد. در سال 2006 بر اساس نظرسنجی صورت گرفته توسط نیویورک تایمز، جز برترین رمانهای 25 سال گذشته کشور آمریکا انتخاب شد. در این نظرسنجی بسیاری از منتقدان و نویسندگان برجسته ادبی حضور داشتند. درآغاز نگارش این کتاب، دلیلو عنوانهای بسیاری را برای اثر خود لحاظ کرده بود اما سرانجام، برفک عنوان نهایی کتاب او انتخاب شد.
موضوع کتاب برفک حول محور یک شهرک دانشگاهی و یک استاد دانشگاه میگذرد. مفهوم مرگ یکی از موضوعات مهم و اصلی این داستان به شمار میرود. جایگاه مرگ و اهمیت این موضوع، تغییر یافتن ارزشها و مصرف گرایی در این رمان مورد بررسی قرار میگیرد. از این رمان به عنوان یک اثر ضد آمریکایی و برجسته نام برده میشود. شخصیت اصلی داستان، جک گلدانی در مرکز کشور آمریکا در دانشگاهی به عنوان استاد، به بررسی و مطالعه حزب نازی مشغول میباشد. همکاران جک از ترس حاصل از پیشرفت فناوری و مصرف گرایی از نیویورک به شهر کوچک مهاجرت کردهاند. جک در گذشته چند ازدواج منجر به طلاق داشته است و اکنون با همسر چهارم خود بابت، کهیک مربی آموزشی میباشد زندگی میکند. جک و همسرش به ترسهای مشترک با یکدیگر دچار میباشند. همسر او در پی راهی برای حل و درمان ترسهای موجود میباشد. جک در قسمتهای پایانی رمان از حضور مردی مطلع میگردد، اما از ظاهر و چهره آن مرد هیچ گونه اطلاع ندارد. بر همین اساس از این مرد با نام برفک یاد میکند.
کتاب برفک یکی از آثار مهم و برجسته کارنامه ادبی دان دلیلو به شمار میرود. این کتاب در نکوهش مشخصه مصرف گرایی که در جوامع غربی نمونه بارز یافته است، روایت میگردد. رسانههای جمعی گسترده که در تمام ابعاد زندگی انسان تاثیر گذار هستند و در گسترش فرهنگ مصرف گرایی موثر و تاثیرگذار میباشند در این اثر مورد نقد و انتقاد قرار میگیرند. مصرف گرایی در اثر تبلیغات گسترده رسانهها در دهه هشتاد با سرعت و شتاب بالا، قسمتهای مختلف جوامع غربی در بر گرفته بود. بررسی نفوذ و گسترش فرهنگ، تاثیر آن و زندگی مردم کشور آمریکا در این کتاب صورت گرفته است. قسمت زیادی از کتاب برفک در محیط یک دانشگاه سپری میشود و به همین جهت شخصیتهای موجود در آن نسبت به عموم جامعه در سطح بالاتری قرار میگیرند. لحن و طرز بیان نویسنده نیز در جذابیت و اثرگذاری این اثر بسیار تاثیر گذار میباشد. از دان دلیلو به عنوان یکی از نویسندگان پست مدرن یاد میشود. ویژگی اصلی این سبک بررسی مفاهیمیمانند تناقض، گسستگی و از هم گسیختگی میباشد. عناصر اصلی آن طعنه، هجو و طنز است. این سبک از ادبیات پس از دوران جنگ جهانی دوم نمود بارز پیدا کرد.
ریچارد دان دلیلو نویسنده کتاب برفک در سال 1936 در آمریکا متولد شد. به نوشتن در دوران نوجوانی علاقهای نشان نمیداد. پس از اتمام تحصیلات در رشته هنرهای ارتباطی به فعالیت در زمینه آگهی نویسی مشغول شد. فعالیت او در نویسندگی با نگارش تعدادی داستان کوتاه آغاز شد. انتشار رمان برفک علاوه بر شهرت و محبوبیت دلیلو، جوایز متعددی را نیز برای او به ارمغان آورد. موضوع و مفاهیمینظیر تروریسم، سیاست، جنگ سرد، تلویزیون، ریاضیات، عصر دیجیتال و جنگ اتمیهمواره در آثار او نموده بارز دارند. دلیلو به علت کسب جوایز جهانی متعدد و معتبر یکی از نویسندگان ارزشمند دوران خود محسوب میشود. او در اثرهایش از ارنست همینگوی و ویلیام فاکنر تاثیر میگیرد. دلیلو علاوه بر رمان نویسی در زمینههای مقاله نویسی و نمایشنامه نویسی نیز فعالیت دارد. اگرچه او چندین بار نامزد کسب جایزه ادبی نوبل شده است، اما تاکنون در کسب این عنوان موفق نبوده است. همچنین برای دو اثر خود به نامهای جهان زیرین و مائو نامزد کسب جایزه معتبر پولیتزر شده است. دلیلو ابراز میکند که مخالفت با سیستمها باید به وسیله نویسندگان صورت پذیرد. به نظر او علیه قدرت نوشتن، بسیار حائز اهمیت است. همینطور نوشتن علیه نظام مصرف گرایی، شرکتها و دولت بسیار موثر و تاثیرگذار میباشد. هرولد بلوم کهیکی از منتقدان برجسته کشور آمریکا محسوب میشود، اعتقاد دارد که دلیلو جز یکی از برجستهترین و مهم ترین نویسندههای کشور آمریکا میباشد. دلیلو در مصاحبهها و مجامع عمومیکمتر حضور مییابد.
کتاب برفک هشتمین اثر دان دلیلو محسوب میگردد کهیکی ازآثار پست مدرن شناخته شده میباشد. علاوه بر رمان برفک اثر دیگر او با نام جهان زیرین در سال 2006 براساس نظرسنجی صورت گرفته از نیویورک تایمز جز آثار بیست و پنج سال گذشته کشور آمریکا شناخته شد. مائوی دوم، کی صفر، نقطه امگا و مرگ دنتون از دیگر آثار این نویسنده برجسته و مشهور کشور آمریکا به شمار میرود. در کتاب کی صفر دلیلو به بررسی نقاط تاریک دنیا مانند طاعون، قحطی، سیل، تروریسم و آتش سوزی میپردازد و این مفاهیم را در برابر موضوعات عشق، انسانیت و زیبایی میگذارد.
کتاب اگنس گری، اولین رمان منتشرشده از ان برونته، نویسنده و شاعر انگلیسی است. برونته در کتاب اگنس گریبه شرح حال دختر جوانی به نام اگنس، فرزند یک کشیش میپردازد که برای کمک به خانوادهاش در تأمین هزینههای خانه، به تدریس در خانوادههای اغنیا و اشراف رو میآورد. اگنس سعی میکند با در پیش گرفتن روش جدیدی در تدریس، خود را همسن و در حالوهوای دانشآموزانش تصور کند، ولی همه چیز به میل او پیش نمیرود و حوادث خوشایند و ناخوشایندی برای او پیش میآید.
ما در جایجای کتاب اگنس گری میتوانیم تصویر خود برونته را نیز در زن جوان ببینیم. ان برونته خود تجربه زندگی با پدری کشیش را از سر گذرانده بود و برای مدت کوتاهی قبل از نوشتن کتاب اگنس گری، به عنوان معلم سرخانه مشغول به کار بود. اینها همه نشان میدهند که کتاب اگنس گری، زیاد از احوال و سرگذشت خود برونته دور نیست. پس به نظر بهتر است قبل از بررسی خود کتاب، نگاهی به زندگی آن برونته داشته باشیم.
ان برونته نویسنده کتاب اگنس گری در تورنتن، یورکشایر غربی شمال انگلستان به عنوان ششمین فرزند خانواده برونته متولد شد. برادر او پس از یک زندگی کوتاه فوت شد و دو خواهر دیگر او نیز در کودکی مرده بودند. از این خانواده پرجمعیت فقط ان و دو خواهر دیگرش زنده مانده و خدمات بزرگی به ادبیات کلاسیک جهان کردهاند. او مادرش را یک سال پس از تولدش از دست داد و کودکی سختی را پشت سر گذاشت.
ان برونته تنها نویسندهی خانواده خود نیست. خواهران دیگر او، امیلی و شارلوت نیز از نویسندگان بزرگ دوران خود هستند. آنها همچنین از پرچم داران نویسندگان زن انگلستان و جهان میباشند. کمتر کسی از اهالی کتاب است که دستکم نام کتاب بلندیهای بادگیر شارلوت برونته و جین ایر امیلی برونته را نشنیده باشد. به نظر میآید توجه به ادبیات و نویسندگی در خانوادهی برونته از مسائل مهم بوده است.
ان برونته در کودکی بر خلاف خواهران خود به مدرسه نرفت و تحصیل در خانه را ترجیح داد. ولی به تحصیلات آکادمیک بدرود همیشگی نگفت و در سالهای 1835 تا 1837 در آموزشگاهی مشغول به تحصیل شد. پس از مدتی که به تدریس پرداخت ان و خواهرانش اقدام به تأسیس مدرسهای در هاورت کردند ولی کسی در آن ثبت نام نکرد. امیلی و ان و شارلوت برونته در سال 1846 کتاب شعرهای خود را با نامهای مستعار آلیس، اکتن بل و کرر منتشر کردند ولی از آنها هم استقبالی نشد. بعد از انتشار کتاب جین ایر نوشتهی شارلوت برونته و همزمان با منتشر شدن بلندیهای بادگیر نوشتهی خواهر دیگر او، امیلی برونته نیز اولین رمان خود را که کتاب اگنس گری می باشد منتشر کرد. در سال 1848 یعنی یک سال بعد، او دومین کتاب خود را به نام مستأجر عمارت وایدفل منتشر کرد که آن نیز با استقبال خوبی مواجه شد.
*متأسفانه به دلیل محدود بودن علم پزشکی در زمان برونته، او در 29 سالگی و اوج جوانی و شهرت خود به دلیل ابتلا به بیماری سل در گذشت.
این کتاب توسط مترجم خوب کشورمان رضا رضایی در سال 1390 ترجمه و توسط نشر نی منتشر شد. از رمان او در ایران نیز استقبال خوبی شد. آن برونته همانند خواهرانش، از سبک رئالیسم و با اندکمایهای از رمانتیسم پیروی میکند. تجربهی تدریس او در کتاب اگنس گری کاملاً نمایان است و ما صحنههای مختلفی با دشواریهای آموزش دادن و تربیت کردن که ان برونته حتماً خود نیز با آن مواجه شده است در کتاب اگنس گری میبینیم.
برونته با دید واقعگرایی به دنیای اطراف و تجربههای خویش نگاه میکند. منتقدان حتی کتاب اگنس گری را خواهر کوچک کتاب جین ایر دانستند.
به نظر میرسد برونته در کتاب اگنس گری علاوه بر به کار گرفتن تجربههای شخصیاش، میخواسته دنیایی ایدئال برای خود بسازد. پدر و مادر او با وجود مخالفتهای بسیار و با سختی با هم ازدواج کرده بودند، پدر او پس از مرگ مادرش سرخورده شده و سختگیریهای زیادی به خانوادهی برونته میکرد، ولی پدر و مادر اگنس در کتاب او همچنان به رابطهای محکم و پایدار ادامه میدهند و این میتواند نشانگر حسرت ان برای داشتن خانوادهای محکم و حتی دلتنگی او برای مادرش باشد، مادری که او را حتی به خاطر نمیآورد.
اگنس گری که در این کتاب باید به اربابان و افرادی با طبقهی بالاتر از خودش آموزش بدهد، این کار را سخت مییابد و سعی میکند با قرار دادن خودش در جایگاه عاطفی دانش آموزانش آنها را درک کند و علاقهی آنها را متوجه خود کند ولی فاصلهی طبقاتی و فاصلهی فکری او با دانش آموزانش کار را بسیار دشوار میکند.
شارلوت خواهر او ان را زنی آرام و مطیع و کمحرف توصیف کرده، با وجود این که این شخصیت او را در کتاب اگنس گری میبینیم ولی در کتاب" مستأجر عمارت وایلدفل " ما تصویر متفاوتی از او میبینیم. شاید ان میخواسته جنبههای ناشناخته وجودش را در کتاب دیگرش کشف کند. خواننده از خود میپرسد اگر ان برونته زنده میماند، چه آثار ارزشمند دیگری میتوانست به ادبیات کلاسیک اهدا کند و چه جنبههای دیگری از اخلاق و رفتار آدمی را بررسی کند. با اینکه منتقدان از ان به اندازه دو خواهر او تقدیر نکردند و حتی شارلوت را پرکار، امیلی را نابغه و او را هیچ خوانده بودند، با خواندن اگنس گری میتوان این را بیلطفی بزرگی به او دانست. کتاب اگنس گری به جین ایر شباهتهایی دارد، ولی چه کسی میتواند بگوید کدامیک از این کتابها بر دیگری تأثیر بیشتری داشته؟
کتاب اگنس گری نمونهی خوبی از دردهای فاصلهی طبقاتی، مشکلات تدریس و حتی مشکلات زنان است.
خرید کتاب اگنس گری با ارسال رایگان